ذکر مصائب حمله به خانه امیرالمؤمنین و جسارت به حضرت زهرا سلاماللهعلیها
مـدیـنـه مـرکـز پـیـکـار نـابـرابر بود عـلی نـشانه، ولی جنگ با پیمبر بود به حفظ جان علی، فاطمه سپر گردید قـد خـمـیـدۀ او ذوالـفـقـارِ حـیـدر بـود نگـاه زینب کـبـری به غـربـت مـادر نگاه فاطمه بر اشکِ چشمِ دخـتر بود رُخی که رنگ جسارت گرفت قرآن بود تنی که روی زمین اوفتاد، کـوثر بود چهار کودک معـصوم با تـنی لـرزان دعایشان به پدر، چشمشان به مادر بود چهل نفر به سر بضعۀ پیـمبر ریخت شرورتر ز همه «قـنفـذِ» ستمگـر بود برای هـمسر مولا نه خانه، نه کوچه «مدینه» و «اُحد» و قبر «حمزه» سنگر بود خدا گواست که یک ضربه بر تنش نزدند به قصد کشتن او، ضربهها مکرّر بود به فتح خیبر و بازوی شیر حق سوگند که قتل فـاطمه، کاری ز قوم کافر بود برای فاطمه میسوخت از ازل «میثم» که بیت بیت کـتـابـش شـرار آذر بود |